loading...
سایت عشقولانه
babilove بازدید : 66 یکشنبه 18 آبان 1393 نظرات (6)

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

 

لطفا برای بقیه شعر ها ومتن های عاشقانه دیگر

بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

babilove بازدید : 724 پنجشنبه 25 اسفند 1390 نظرات (0)

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر
برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

babilove بازدید : 238 دوشنبه 22 اسفند 1390 نظرات (0)
من هنوزم از بازي كلاغ پر می ترسم! می ترسم بگویم تو، و تو آرام بگویی پر!


بزرگترین بازنده زندگی کسی است که نمیداند قلب چه کسی برایش می تپد


نگاهت شکست ستمگریست و چشمانت به من گفتند که فردا روز دیگریست ...


عزیزم حسادت نکن ، این که بعد از تو بغل گرفته ام ، زانوی غم است !


گهگاهی سفری کن به حوالی دلت ، شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد .

 

روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ، اگر باران بند بیاید از این خانه می روم .

 

از درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری .


babilove بازدید : 346 جمعه 12 اسفند 1390 نظرات (1)

پایان عشق واقعی گریه نخواهد بود ، چون عشق واقعی پایانی نخواهد داشت

 

 

 

هیچ رقیبى ندارم / جزآیینه / که هر روز تو را نگاه میکند / او را هم شکست خواهم داد

 

 

میگم دوستت دارم نگو نظر لطفته چون نظر لطفم نیست نظر دلمه

 

 

از با تو بودن برایم عادتی ساختی که بی تو بودن را باور نمیکنم .

babilove بازدید : 1078 جمعه 12 اسفند 1390 نظرات (0)

خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار

 

حالا چه مانده از من ؟... یک مشت شعر بیمار

 

انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن

 

اما... امید باطل... شب دائمی ست انگار

 

با تار و پود این شب باید غزل ببافم

 

وقتی که شکل خورشید ، نقشی ست روی دیوار

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 83
  • بازدید کلی : 9,201